محمد علی بهرامی: ( برادر خانم سردار شهید خلیل شمشیربند )
برای عملیات والفجر 8 در منطقه بهمن شیر آبادان دوره غواصی می دیدم .برای روزهای آخر که میدان تیر داشتیم برادران شهید بلباسی ـ خنکدار ـ کهنسال ـ یونسی ـ درودی ـ داودی ـ محمد رضوی ـ نوروز علی شمشیربند و غیره حضور داشتند .میدان تیر ،عرض آب بهمن شیر بود که بنده ،شهید رضوی ـ شهید نور علی شمشیربند و چند نفر دیگر به عنوان آرپی جی زن و کمک بودیم. شهید شمشیربند که سن بسیار کمی داشت و قد کوتاهی ،به طوری که حتی ریش و شارب هم نداشت وقتی نوبت شلیک آرپی جی ایشان شد به شهید بلباسی، گفت: برادر بلباسی کجا را هدف قرار بدم و ایشان فرمودند آن تپه سبز آن طرف آب را هدف بزن. ایشان گفتند: آن تنه درخت ( که به گشادی یک 20 لیتری نفت بود ) داخل تپه را بزنم یا نه ؟ شهید بلباسی اول با ناراحتی فرمودند شما آن تپه سبز را هدف بزن بقیه پیشکشتان باشد .این شهید بزرگوار چنان آن تنه درخت را در فاصله 200 متری هدف کرد که تمام ما در حیرت و تعجب از کار این شهید کم سن و سال ماندیم . شهید بلباسی این شهید را بمانند فرزند کوچکش بغل کرد و گریه می کرد و او را می بوسید و می فرمود اگر من به اندازه 5 نفر شما را داشتیم آرپی جی زن برایم کافی بود و این شهید بزرگوار در عملیات والفجر 8 چندین تانک عراقی را شکار کرده بود و در حال شلیک آرپی جی به یک تانک عراقی هدف گلوله کالیبر تانک قرار گرفت و به شهادت نائل گشت .